تلفن سنگر کمین
حدودا 2 ماه در منطقه عملیاتی فاو بعد از عملیات والفجر 8 به عنوان نیروی پدافند، گردان عمارخط را تحویل گرفت و در آنجا مستقر شد . کلا نیروهای لشکر به نوبت مناطقی را باید به عنوان پدافند حفاظت می کردند که این کار 2 حسن داشت یکی اینکه نیروها را همیشه در حالت حمله نگه می داشت و دیگر اینکه جایگزین نیروهائی می شدند که باید دوباره فرصت بازسازی مجدد خود را برای ماموریت های عملیاتی جدید پیدا می کردند .
حد فاصل خطوط مقدم طرفین در نقاط مختلف نیز متفاوت بود و از 200 متر فاصله تا حدودا 1000 متر متغیر بود و حد فاصل این خطوط در اکثر نقاط آن آب گرفتگی قرار داشت و طرفین نیز برای کنترل تحرکات نیروهای مقابل سنگرهای کمینی را بصورت خاکریز کوتاه که درون آن یک شیار حفر شده بود تدارک دیده بودند که هر شب با استفاده از تاریکی تعداد ی از نیروها ی گردان باید در آخرین نقطه آن که سنگر کمین بود اسقرار پیدا می کردند و هر گونه تحرک دشمن را بلافاصه به عقب گزارش می نمودند .
ارتباط سنگر کمین با سنگر فرماندهی در خط اول از طریق یک دستگاه تلفن جنگی که معروف به تلفن های قورباغه ای بود برقرار می شد .و این مکالمات باید با کمترین صدا وبا محدود یت زیادی انجام می شد و هرگونه حرکت اضافه و یا سر وصدای غیر عادی می توانست منجر به لو رفتن کمین و یا اسارت و شهادت آنها شود . به همین خاطر و به دلیل اهمیت سنگر های کمین حتی به نیروها سفارش می گردید در صورت مشاهده نیروهای عراقی با آنها درگیرنشده و فقط نوع تحرکات آنها را به عقب گزارش نمایند .
همانگونه که ذکر شد چون ارتباط کمین با عقب به وسیله تلفن برقرار می گردید هر از گاهی با اثابت ترکش به این سیم ارتباط کمین با سنگر فرماندهی قطع می شد که به دلیل حساسیت بلافاصله باید آنرا وصل می کردیم یک شب که این ار تباط قطع شده بود من که به عنوان بیسیم چی بودم برای وصل به همراه شهید بزرگوار مسعود شکوهی نسب که کمک بیسیم من بود راهی سنگر کمین شدیم مسیر سنگر بدلیل بارندگی شدید کاملا حالت باطلاقی به خود گرفته بود و از طرفی برای رسیدن به محل اصلی سنگر کمین باید بصورت چهار دست و پا راه می رفتیم و در این فاصله گاهی نیز بدلیل اثابت گلوله در نزدیکی ما بصورت درازکش در کف شیار می خوابیدیم که این کار شکل ما را کاملا عوض کرده بود .
از ابتدای مسیر مقداری از سیم را که باقی ماتده بود در دست گرفته و دنبال مابقی آن رفتیم که متاسفانه از محلی که ترکش آن را قطع کرده بود هر چه گشتیم ما بقی آن را پیدا نکردیم و وقتی به سنگر رسیدیم مقدار سیم باقی مانده به تلفن نیز کم بود و به همین منظور مجبور شدیم تا برای تعویض کل مسیر اقدام نمائیم .
برای تهیه سیم مورد نیاز به صورت حدودی مسیر را متر کرده دوباره به خط برگشتیم ................
پایان قسمت اول ( 3/9/90 )