پرچم در تمام دنیا دارای احترام و منزلت خاصی است و این نماد در زمان جنگ از ابهت و اقتداری دو چندان بر خور دار است به همین منظور در هر راه پیمائی و گردهمائی برای جلوه دادن به مراسم از این نماد گرانبها استفاده می شود همانگونه که این افتخار ( پرچمداری مخصوص پرچمدار واقعی کربلا ابوالفضل العباس می باشد )  .

در کردستان عراق گردان عمار در منطقه عملیاتی والفجر 10 اردوگاه آماده سازی نیروها را بر پا کرده بود و آنهم مصادف شده بود با ماه مبارک رمضان و رزمندگان که نمی توانستند از لحاظ شرعی روزه بگیرند شبها را با دعای ابو حمزه ثمالی به صبح می رسانند و این کار تا پایان ماه مبارک ادامه داشت .

لشکر برنامه ای را تدارک دیده بود که همه نیروه های مستقر در آن منطقه را یک جا جمع و نماز عید فطر را بر گزار نماید ، منطقه نسبتا وسیعی در پایان کوه تدارک دیده بود که هم از لحاظ مسائل ایمنی ( جلو گیری از بمباران هوائی دشمن ) و هم از لحاظ وسعت جا برای نیرو ها موجود باشد ، صبح روز عید فطر شده بود نیروها با شادی این عید الهی را جشن گرفته بودند ، صدای تکبیر های عید از جای جای کوهستان به گوش می رسید الله  اکبر ، الله اکبر و لله الحمد علی ما هدانا ... و نشان از حرکت نیرو ها به سمت محل برگزاری مراسم عید بود .

تدارکات گردان ولشکر به اندازه کافی پرچم در اختیار گردان ها قرار نمی دادند به همین منظور بهترین زمان برای تکمیل پرچم ها زمانی بود که مراسم تمام می شد و تا تبلیغات لشکر می خواست محوطه را جمع  آوری کند ما می توانستیم مقداری از پرچم ها را کش برویم به همین منظوراز قبل با یکی دوتا از دوستان هماهنگی را انجام داده بودم که با پایان مراسم ما بررویم  و تعدادی از پرچم های کناری را برداشته و یک راست به سمت مقر گردان حرکت کنیم .

همه نیروها در محوطه جمع شده بودند و به همدیگر تبریک عید را می گفتند ، مسئول تبلیغات لشکر از نیروه می خواست که صفوف را مرتب تا مراسم نماز عید برگزار گردد نماز بر گزار شد و برادارن برای استماع دو خطبه نشسته بودند حاج آقائی را که برای اقامه نماز آورده بودند در پشت تریبون قرار گرفت ، متن سخنان خود را از قبل آماده کرده و بر روی برگه ها نوشته بود حاج آقا ضمن تبریک عید شروع به سخرانی نمود هنوز چند دقیقه ای از سخنرانی نگذشته بود که باد فرمان خدا را اجرا نمود در یک چشم بهم زدن برگه های حاج آقا را باد برد شیرازه سخنرانی از دست حاج آقا خارج شد با آن شدت باد و به هم ریختن مراسم  صدای پناه بگیرید هواپیمای دشمن در هم پیچید نیروهائی که بر اثر باد متفرق شده بودند با فرار به اطراف خود را مخفی کردند با آتش پدافند منطقه هوا پیما های دشمن بدون کوچگترین آسیب به نیروها از محل متواری شدند مراسم کامل به هم ریخته بود و بهترین فرصت برای اجرای نقشه ما همین لحظه بود پرچم سرخ یا حسین (ع) بسیار ناجور به ما چشمک می زد ، از این یورش داخلی دست آوردمان خیلی خوب بود آخر تا مدت ها از آن پرچم ها استفاده کردیم .

خدایا عشق سرور و سالار شهیدان ما را به چه کارهائی وادار می کرد.

 آرزومان کربلا بود و نجف

جان و سر دادیم در راه هدف

.....

چفیه ها مان رنگ و بوی یاس داشت

رنگ و بوی بیرق عباس داشت